چهارشنبه هجدهم شهریور هشتاد و هشت
.
.
.
.
گوشهایم تیز شده اند... دیگر میتوانم، حتی صداهای روزهای آینده را هم بشنوم... صدای شنیع جغدی میآید، که بر خرابههای آزادی، در جایی که روزی نماد دانش این کشور بود، چه زشت میخواند، و کوردلانی که چشم عقل بسته، روحشان را به شیطان فروخته اند...
.
.
.
.
چشمهایم تیز شده اند... میبینم روزهای آینده را، و خونهایی را که بر زمین میریزند... جوانانی گه پرپر میشوند، تا تاریخ تکرار شود، تا بار دیگر، یزیدیان گمان کنند که شمشیرشان بر خون بیگناهان چیره گشته...
.
.
.
.
الا لعنت الله علیالقوم الظالمین...
1 نظرات:
سلام،
خيلي زيبا نوشتيد: صدای شنیع جغدی میآید، که بر خرابههای آزادی، در جایی که روزی نماد دانش این کشور بود، چه زشت میخواند، و کوردلانی که چشم عقل بسته، روحشان را به شیطان فروخته اند...
--
با نامه شدیداللحن دکتر عبدالكريم سروش به آیتالله خامنهاي به روزم.
موفق باشيد و سبز انديش
ارسال یک نظر